راهکارهای رسیدن به تولید ملی و حمایت از کالای ایرانی
- در اقتصاد مقاومتی عنصر تولید ملی به عنوان رکن اساسی در مرکز همه برنامه ها قرار می گیرد و همه راهبردها، سیاست ها، برنامه ها و طرح ها در تناسب با آن طراحی می شوند
- تمامی برنامه ریزی ها در رابطه با سیاست های داخلی و خارجی و همچنین راهبردهای اقتصادی به گونه ای طراحی شود که منجر به تقویت تولید ملی گردد
- ارزشمند دانستن کار و تولید
- تلاش برای ارتقاء دانش و مهارت
- تلاش مضاعف
- قناعت و اعتدال در مصرف
- تبلیغ و تاکید بر مصرف کالاهای وطنی
- منع افراطی از واردات کالاهای خارجی
- سیاستهای دولتمردان در جهت ارتقاء فرهنگ کار و تلاش و دانش افزایی و کسب مهارت و پرهیز از اسراف و تحمل و بردباری و ایجاد انگیزه و امید از مهم ترین برنامه هاست
- حمایت شدید از کارآفرینان و تولیدکنندگان داخلی
- ایجاد زمینه صادرات و تقویت آن
- صادرات کالاهای ساخته شده با ارزش افزوده بالا
- قناعت به سود کمتر در صادرات
- انحصار در واردات کالاهایی که به نوعی انتقال فناوری محسوب می شود
- کیفیت، تنها ملاک حمایت دولت از تولید کنندگان (البته بعد از ایجاد توانایی در کشور)
- همه ارکان و اطراف نظام در خدمت تولید
- برنامه ریزی هدفمند و روشی برای مقابله با موانع و تهدیدات و ایجاد اقتصاد مقاوم
- صادرات کالای با کیفیت به خارج و مصرف کالای کم کیفیت در داخل
- زشت قلمداد شدن استفاده از کالاهای خارجی
- تخصیص مناسب منابع بانکی، ارتقا کارایی بودجه دولتی، اصلاح نظام برنامه ریزی، ارتقاء کیفیت نیروی کار
- پشتیبانی جدی از صنایع کوچک و متوسط
- تقویت اقتصاد دانش بنیان در بخش های مختلف صنعت بر پایه پژوهش ها و تحقیقات دقیق و مفصل
- تمرکز بر صنایع وابسته به نفت و گاز
- ایجاد شعبات تولید صنایع و محصولات داخلی در کشورهای دیگر (مثل غذا، لبنیات، زعفران…)
- حمایت مصرف کنندگان از کالای داخلی (مردم افتخار کنند که کالای داخلی را خرید می کنند – تقویت عرق ملی)
- ایجاد ارزش افزوده بالاتر از طریق ارتقای بهره وری و همچنین افزایش جمعیت و حمایت از کالاهای داخلی ولو با قیمت بالاتر نسبت به کالاهای مشابه خارجی
- ایجاد عِرق ملی و فرهنگ خود باوری و بررسی عوامل نبود آن
- سیاست تامین سرمایه ارزان قیمت درکنار الگوی تجارت خارجی
- مقاوم سازی نظام مالی در مقابل شوک های اقتصادی
- مبارزه جدی با مفاسد اقتصادی و رانت خواران و اختلاس گران اقتصادی در هر پست و مقامی که هستند
- سرمایه زا بودن مراکز فرهنگی و نه استفاده گر بودن آنها
- تغییر نگاه مدیریتی در تصمیم گیری های کلان (مدیران موفق در کشورهای پیشرفته همچون کره و ژاپن هنگام یک تصمیم بزرگ، با همه کارگران نشست برگزار می کنند)
- تنظیم و پایه ریزی رفاقت ها و تعاملهای خارجی و سیاسی با نیت فروش کالاهای داخلی
- ایجاد ابهت و عزت جهانی جهت فراهم شدن بستر فروش کالاهای داخلی
- منش و شالوده زندگی شخصی مسوولین کشور بر اساس اقتصاد مقاومتی جهت ایجاد انگیزه واقعی در مردم
- تنظیم بازار به نحوی که تراشه ها و اضافات صنایع، بجای هدر رفت، دوباره بازیافت شده و چرخه تولید استفاده شود
- کنترل و پایین نگه داشتن ضریب فزاینده پولی (قدرت خلق پول) توسط بانک مرکزی جهت سوق نقدینگی ها به سمت تولید
- استفاده از تمام ظرفیت های داخلی و بومی و بهره از سنت ها و باورهای مردم کشور در جهت عزم و تولید ملی (بومی سازی پیشرفت با نیم نگاهی به چگونگی پیشرفت کشورهای جهان اول)
- پایه ریزی، تغییر و دگرگونی متون درسی و آموزشی کشور با هدف تولید ملی (حذف بسیاری از دروس و ایجاد علم کاربردی و مفید)
- ایجاد منطقه ها و شهرک های ویژه فنون اقتصادی و علوم و فناوری های جدید
- اصلاح و تقویت سیاست خارجی و تعامل آزاد و روشن با کشورهای مختلف جهان
- قبول ظاهری توافقات و قوانین نهادهای بین المللی از جمله صندوق پول برای قرارگرفتن در کورس رقابت و پیشرفت و از آن سو اجرایی نکردن واقعی آنها و در عوض، اتکاء به اعتقادات و باورهای داخلی و ظرفیت های بومی
- توجه بسیار زیاد به کشاورزی و دامداری و مردمان روستا نشین. جلوگیری از مهاجرت با فراهم کردن بیشترین و بهترین امکانات برای روستائیان در حدی که شهرنشین ها مشتاق سکنی در روستا باشند. پایه معیشت یک کشور، در روستاها می باشد